تنهایم تنها و غمگین


دیروز یکی یه حرفی زد

دیروز یکی یه حرفی زد امروز فهمیدم درسته حالا اینجا میگم که شماهم یوقتی این اشتباهو نکنید.

هیچ وقت به هیچ شخصی دل نبندید چه دخترید چه پسرید چون فقط بد بختی میاره. عمرتونو تلف میکنه آخرشم یه نامردی میکنه و تمام. اون وقت یه ضربه میخوری اساسی. حالا ازما گفتن بود این دورو زمونه ارزش دل بستنو نداره آدمای این دورو زمونم ارزش یه دل پاک رو ندارن.

خداوکیلی تف تو این زندگی دیگه حوصله هیچ کسیرو ندارم اعصابم خورده اساسی. اینقدر اعصابم خورده نمیتونم ته جمله هامو بهم ربط بدم هرچی بذهنم میادو مینویسم تا بعدا بیامو یکم باهاشون وربرم. ولی نصیحت منو یادتون نره آدمای این دنیا ارزش دل بستنو ندارن به هیچ کدومشون دل نبند که بدبختت میکنن حتی همونی که فکر میکنی خدا فیته فیته خودت آفریدتش.

تف تو این زندگی.

یه ساله بیخود دیگم تموم شد. همه شادن که چی براچی شادن خودشونم نمیدونن از خودت بپرس براچی شادی اولین چیزی که به ذهنت میرسه اینه که چون سال جدید میاد خیلی خوبه بهار میشه. که چی یه سال با بدبختی های خودش دوباره میاد دوباره میاد که حالتو بگیره. پس خوشحالی براچیه. تف تو این زندگی.

چی بگم من تا دیروز خیلی شاد بودم با همه بدبختی هایی که داشتم یه نفرو داشتم که بخاطرش شاد بودم الان دیگه اونم ندارم. نمیدونم تاحالا چند بار به خودکشی فکر کردم ولی نمیخوام به خاطر یه دنیای پست اون دنیامو خراب کنم.

راستی میخواستم مطالب قبلیمو پاک کنم ولی نمیکنم که بفهمید چقدر دوسش داشتم ولی حالا چی شد


دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:,

|
 

محکومیت عشق

 

http://www.boose-eshgh.blogfa.com

*عشق*

                                           

جلسه محاکمه عشق بود  
                                                                 

و قاضی عقل
                                         

  و عشق محکوم به تبعيد به دورترين نقطه مغز شده بود
                                       

   يعنی فراموشی
                                        

  قلب تقاضای عفو عشق را داشت
                                    

      ولی همه اعضا با او مخالف بودند
                                   

        قلب شروع کرد به طرفداری از عشق                                        

 

*آهای چشم مگر تو نبودی که هر روز آرزوی ديدن او را داشتی*
    

  *ای گوش مگر تو نبودی که در آرزوی شنيدن صدایش بودی*
                          

*يا تو ای لب مگر تو نبودی که در آتش بوسه زدن به او مي سوختی*
                       

*دستها،پاها و ... با شما هستم حالا چی شده اين چنين با او مخالفيد
                            

همه اعضا روی برگرداندند و به نشانه اعتراض جلسه را ترک کردن  

 

تنها عقل و قلب در جلسه ماند                                               

 

عقل گفت: ديدی قلب همه از عشق بی زارند
                             

ولی من متحيرم با وجودی که عشق بيشتر از همه تو را آزرده
                             

چرا هنوز از او حمايت می کنی
                             

قلب ناليد : که من بدون وجود عشق ديگر قلب نخواهم بود
                            

و تنها تکه گوشتی هستم که هر ثانيه کارثانيه قبل را تکرار می کنم
                          

و فقط با عشق می توانم يک قلب واقعی با شم
                          

پس من هميشه از او حمايت خواهم کرد حتی اگر نابود شوم...


جمعه 26 اسفند 1390برچسب:,

|
 

دیروز غمگین بودم. امروز خوشحال چون دیروز با نسرین دعوا کردم سر دختر خالم.

نسرین میگه من دختر خالمو دوس دارم میگه من دختر خالمو بیشتر از خودش دوس دارم. ولی اینطوری نیس من نسرینمو خیلی دوس دارم.

کلی جروبحث کردیم. تازه دیشب زدم تو گوشه دخترخالم. دلم براش میسوزه بنده خدا اصلا نمیدونه چرا من بهش زدم.

شما بگید من چه گناهی کردم که خالم میاد به من میگه بعد از اینکه آرایش کرد بیارش عروسی.

عروسی کوفتم شد.

ولی امروز با نسرین حرف زدم حرفاشم مینویسم چون یادگاری بمونه. اخه خیلی باحال بود.

خوب حرفام تموم شد بقیش خصوصیه فقط برانسرینمه.

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
ادامشو فقط برا نسرینم میزارم


ادامه مطلب

پنج شنبه 25 اسفند 1390برچسب:,

|
 



وقتی کسی رو دوس داری،حاضری جون فداش کنی

حاضری دنیارو بدی، فقط یه بار نیگاش کنی

به خاطرش داد بزنی،به خاطرش دروغ بگی

رو همه چی خط بکشی،حتّی رو برگ زندگی

وقتی کسی تو قلبته،حاضری دنیا بد بشه

فقط اونی که عشقته،عاشقی رو بلد باشه

قید تموم دنیارو به خاطرِ اون می زنی

خیلی چیزارو می شکنی ، تا دل اونو نشکنی

حاضری که بگذری از دوستای امروز و قدیم

امّا صداشو بشنوی ، شب از میون دوتا سیم

حاضری قلب تو باشه ، پیش چشای اون گرو

فقط خدا نکرده اون ، یه وقت بهت نگه برو

حاضری هر چی دوس نداشت ، به خاطرش رها کنی

حسابتو حسابی از ، مردم شهر جدا کنی

حاضری حرف قانون و ، ساده بذاری زیر پات

به حرف اون گوش کنی و به حرف قلب باوفات

وقتی بشینه به دلت ، از همه دنیا می گذری

تولّد دوبارته ، اسمشو وقتی می بری

حاضری جونت و بدی ، یه خار توی دساش نره

حتی یه ذرّه گرد وخاک تو معبد چشاش نره

حاضری مسخرت کنن ، تمام آدمای شهر

امّا نبینی اون باهات ، کرده واسه یه لحظه قهر

حاضری هر جا که بری ، به خاطرش گریه کنی

بگی که محتاجشی و ، به شونه هاش تکیه کنی

حاضری که به خاطر ، خواستن اون دیوونه شی

رو دست مجنون بزنی ، با غصه ها همخونه شی

حاضری مردم همشون ، تو رو با دست نشون بدن

دیوونه های دوره گرد ، واسه تو دس تکون بدن

حاضری اعتبارتو ، به خاطرش خراب کنن

کار تو به کسی بدن ، جات اونو انتخاب کنن

حاضری که بگذری از ، شهرت و اسم و آبروت

مهم نباشه که کسی ، نخواد بشینه روبروت

وقتی کسی تو قلبته ، یه چیزقیمتی داری

دیگه به چشمت نمی یاد ، اگر که ثروتی داری

حاضری هر چی بشنوی ، حتی اگه سرزنشه

به خاطر اون کسی که ، خیلی برات با ارزشه

حاضری هر روز سر اون ، با آدما دعوا کنی

غرورتو بشکنی و باز خودتو رسوا کنی

حاضری که به خاطرش ، پاشی بری میدون جنگ

عاشق باشی اما بازم ، بگیری دستت یه تفنگ

حاضری هر کی جز اونو ، ساده فراموش بکنی

پشت سرت هر چی می گن ، چیزی نگی گوش بکنی

حاضری هر چی که داری ، بیان و از تو بگیرن

پرنده های شهرتون ، دونه به دونه بمیرن

وقتی کسی رو دوس داری ، صاحب کلّی ثروتی

نذار که از دستت بره ، این گنجِ خیلی قیمتی


سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:,

|
 

به عشق من نسبت به خودت شک نکن

رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن
به اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن
بزار بهت گفته باشم که ماجرای ما و عشق
تقصیر چشمای تو بود ‌‌‌، وگرنه ما کجا و عشق ؟
سرم تو لاک خودم و دلم یه جو هوس نداشت
بس که یه عمر آزگار کاری به کار کس نداشت
تا اینکه پیدا شدی و گفتی ازاین چشمای خیس
تو دفتر ترانه هات یه قطره بارون بنویس
عشقمو دست کم نگیر درسته مجنون نمیشم
وقتی که گریه می کنی حریف بارون نمیشم
رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن
به اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن
هنوز یه قطره اشکتو به صد تا دریا نمی دم
یه لحظه با تو بودنو به عمر دنیا نمی دم
همین روزا بخاطرت به سیم آخر می زنم
قصه عاشقیمونو تو شهرمون جار می زنم 
 

 


سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:,

|
 

فقط برای نسرینم

دلـــــــــــــم را که مرور میکنم


تمام آن از آن تــــــــــــــــوست


فقط نقطه ای از آن خـــــــودم



روی آن نقطه هم
میخ میــــــــکوبم

 


و قاب عکس تو را مـــــــی اویزم

 


 

 



سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:,

|
 


به وبلاگ من خوش آمدید. این وبلاگ رو فقط به عشقه نسرینم ساختم که بخونه و بدونه دوسش دارم. خوب امروز دیگه نسرین تموم شد. نسرین پر. مطالب قبلیرم پاک نمیکنم که بدونید چقدر دوسش داشتم ولی حالا دروغه بگم ازش بدم میاد چون هنوز دوسش دارم ولی...

نازترین عکسهای ایرانی

 

 

تنهاترین تنها

 

تير 1391
فروردين 1391
اسفند 1390

 

هیییییییی روزگار
داستان عاشقانه خیلی زیبا
این مطلبم برا این دوستمون که میگه بی معرفت
صلیقه نسرینم خوشگله
هه دنیارو ببین
ای خدا
داستان زیبا
ناراحت نشید
فرصت
دنیای عجیب
لیاقت نداری
قانون عشق همینه
بهار
یه سال بیخود دیگه
دیروز یکی یه حرفی زد
محکومیت عشق

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ashegane و آدرس nasrinjoon.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





emo kiss
بروز ترین وبلاگ دانلود فیلم
emo1
anty girl
emo
دل نوشته های یک پسر تنها..
2
پرشین7(باشارژرایگان)
خنده بازار
دلتنگی های یه دختر 15 ساله
سکوت من
pesare tanha
هیس!خوشبختی بیدار میشود
ردیاب خودرو

 

حمل ماینر از چین به ایران
حمل از چین
پاسور طلا
الوقلیون

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

 


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 24
بازدید هفته : 40
بازدید ماه : 76
بازدید کل : 28580
تعداد مطالب : 23
تعداد نظرات : 32
تعداد آنلاین : 1

.: Weblog Themes By www.NazTarin.Com :.


--->